فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 128
نيست در شهر نگاري که دل ما ببرد ، بختم ار يار شود رختم از اين جا ببرد کو حريفي کش سرمست که پيش کرمش ، عاشق سوخته دل نام تمنا ببرد باغبانا ز خزان بي خبرت مي بينم ، آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد رهزن دهر نخفته ست مشو ايمن از او ، اگر امروز نبرده ست که فردا ببرد در خيال اين همه لعبت به هوس مي بازم ، بو که صاحب نظري نام تماشا ببرد علم و فضلي که به چل سال دلم جمع آورد ، ترسم آن نرگس مستانه به يغما ببرد بانگ گاوي چه صدا بازدهد عشوه مخر ، سامري کيست که دست از يد بيضا ببرد جام مينايي مي سد ره تنگ دليست ، منه از دست که سيل غمت از جا ببرد راه عشق ار چه کمينگاه کمانداران است ، هر که دانسته رود صرفه ز اعدا ببرد
حافظ ار جان طلبد غمزه مستانه يار
،
خانه از غير بپرداز و بهل تا ببرد
تعبیر:
در سختی های زندگی سست اراده و ترسو نباش. منتظر نباش تا دیگران برایت کاری انجام دهند. ثابت قدم و با اراده به استقبال خطرات و مشکلات برو تا گره از کار فرو بسته ات باز شود. امید و ایمان به خدا را فراموش نکن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 249
اي صبا نکهتي از خاک ره يار بيار ، ببر اندوه دل و مژده دلدار بيار نکته اي روح فزا از دهن دوست بگو ، نامه اي خوش خبر از عالم اسرار بيار تا معطر کنم از لطف نسيم تو مشام ، شمه اي از نفحات نفس يار بيار به وفاي تو که خاک ره آن يار عزيز ، بي غباري که پديد آيد از اغيار بيار گردي از رهگذر دوست به کوري رقيب ، بهر آسايش اين ديده خونبار بيار خامي و ساده دلي شيوه جانبازان نيست ، خبري از بر آن دلبر عيار بيار شکر آن را که تو در عشرتي اي مرغ چمن ، به اسيران قفس مژده گلزار بيار کام جان تلخ شد از صبر که کردم بي دوست ، عشوه اي زان لب شيرين شکربار بيار روزگاريست که دل چهره مقصود نديد ، ساقيا آن قدح آينه کردار بيار
دلق حافظ به چه ارزد به مي اش رنگين کن
،
وان گهش مست و خراب از سر بازار بيار
تعبیر:
انتظار به پایان خواهد رسید. تلخکامی ها به خوشی و شادی تبدیل می شود. فقط باید صبر کرد و به خدا امیدوار بود. با آرامش خاطر به کار خود ادامه بده.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 240
ابر آذاري برآمد باد نوروزي وزيد ، وجه مي مي خواهم و مطرب که مي گويد رسيد شاهدان در جلوه و من شرمسار کيسه ام ، بار عشق و مفلسي صعب است مي بايد کشيد قحط جود است آبروي خود نمي بايد فروخت ، باده و گل از بهاي خرقه مي بايد خريد گوييا خواهد گشود از دولتم کاري که دوش ، من همي کردم دعا و صبح صادق مي دميد با لبي و صد هزاران خنده آمد گل به باغ ، از کريمي گوييا در گوشه اي بويي شنيد دامني گر چاک شد در عالم رندي چه باک ، جامه اي در نيک نامي نيز مي بايد دريد اين لطايف کز لب لعل تو من گفتم که گفت ، وين تطاول کز سر زلف تو من ديدم که ديد عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق ، گوشه گيران را ز آسايش طمع بايد بريد
تير عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد
،
اين قدر دانم که از شعر ترش خون مي چکيد
تعبیر:
غرور و آبروی خود را به خاطر منافع کوچک و بی ارزش از دست نده. به آنچه داری قناعت کن و بلندپرواز نباش. در راه دوستی صادق و محکم باش.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 287
اي همه شکل تو مطبوع و همه جاي تو خوش ، دلم از عشوه شيرين شکرخاي تو خوش همچو گلبرگ طري هست وجود تو لطيف ، همچو سرو چمن خلد سراپاي تو خوش شيوه و ناز تو شيرين خط و خال تو مليح ، چشم و ابروي تو زيبا قد و بالاي تو خوش هم گلستان خيالم ز تو پرنقش و نگار ، هم مشام دلم از زلف سمن ساي تو خوش در ره عشق که از سيل بلا نيست گذار ، کرده ام خاطر خود را به تمناي تو خوش شکر چشم تو چه گويم که بدان بيماري ، مي کند درد مرا از رخ زيباي تو خوش
در بيابان طلب گر چه ز هر سو خطريست
،
مي رود حافظ بي دل به تولاي تو خوش
تعبیر:
راه پر خطر عشق را طی کردن کار هر کس نیست. مردی با اراده و قوی می خواهد تا از سختی های راه نهراسد. برای رسیدن به مقصود باید تلاش کرده و مأیوس نشوی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 65
خوشتر ز عيش و صحبت و باغ و بهار چيست ، ساقي کجاست گو سبب انتظار چيست هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار ، کس را وقوف نيست که انجام کار چيست پيوند عمر بسته به موييست هوش دار ، غمخوار خويش باش غم روزگار چيست معني آب زندگي و روضه ارم ، جز طرف جويبار و مي خوشگوار چيست مستور و مست هر دو چو از يک قبيله اند ، ما دل به عشوه که دهيم اختيار چيست راز درون پرده چه داند فلک خموش ، اي مدعي نزاع تو با پرده دار چيست سهو و خطاي بنده گرش اعتبار نيست ، معني عفو و رحمت آمرزگار چيست
زاهد شراب کوثر و حافظ پياله خواست
،
تا در ميانه خواسته کردگار چيست
تعبیر:
دم را غنیمت بدان و قانع باش. هیچکس نمیداند که عاقبت کار چیست. هرچه خدا بخواهد همان می شود. غم و اندوه برای دنیا کاری عبث و بیهوده است و بر سختی زندگی می افزاید.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 333
نماز شام غريبان چو گريه آغازم ، به مويه هاي غريبانه قصه پردازم به ياد يار و ديار آن چنان بگريم زار ، که از جهان ره و رسم سفر براندازم من از ديار حبيبم نه از بلاد غريب ، مهيمنا به رفيقان خود رسان بازم خداي را مددي اي رفيق ره تا من ، به کوي ميکده ديگر علم برافرازم خرد ز پيري من کي حساب برگيرد ، که باز با صنمي طفل عشق مي بازم بجز صبا و شمالم نمي شناسد کس ، عزيز من که بجز باد نيست دمسازم هواي منزل يار آب زندگاني ماست ، صبا بيار نسيمي ز خاک شيرازم سرشکم آمد و عيبم بگفت روي به روي ، شکايت از که کنم خانگيست غمازم
ز چنگ زهره شنيدم که صبحدم مي گفت
،
غلام حافظ خوش لهجه خوش آوازم
تعبیر:
خود را غریب و تنها می بینی و دوستان ریاکار را باعث شکست خود می دانی. بهتر است بار دیگر گذشته ها را با دقت بررسی کنی و پی به اشتباهات خود ببری تا دوباره شکست نخوری. آدم عاقل از هر شکست، برای خود تجربه ای می اندوزد. امیدوار باش و عاقلانه رفتار کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 434
اي دل مباش يک دم خالي ز عشق و مستي ، وان گه برو که رستي از نيستي و هستي گر جان به تن ببيني مشغول کار او شو ، هر قبله اي که بيني بهتر ز خودپرستي با ضعف و ناتواني همچون نسيم خوش باش ، بيماري اندر اين ره بهتر ز تندرستي در مذهب طريقت خامي نشان کفر است ، آري طريق دولت چالاکي است و چستي تا فضل و عقل بيني بي معرفت نشيني ، يک نکته ات بگويم خود را مبين که رستي در آستان جانان از آسمان مينديش ، کز اوج سربلندي افتي به خاک پستي خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد ، سهل است تلخي مي در جنب ذوق مستي
صوفي پياله پيما حافظ قرابه پرهيز
،
اي کوته آستينان تا کي درازدستي
تعبیر:
به هدف و مقصود خود ایمان داشته باش و دست از سعی و تلاش بر ندار. خودخواه و خودپسند نباش تا بتوانی به نتایج بهتری برسی. به توانایی های خود اعتقاد داشته باش و از بروز مشکلات و ناملایمات نترس.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 281
يا رب اين نوگل خندان که سپردي به منش ، مي سپارم به تو از چشم حسود چمنش گر چه از کوي وفا گشت به صد مرحله دور ، دور باد آفت دور فلک از جان و تنش گر به سرمنزل سلمي رسي اي باد صبا ، چشم دارم که سلامي برساني ز منش به ادب نافه گشايي کن از آن زلف سياه ، جاي دل هاي عزيز است به هم برمزنش گو دلم حق وفا با خط و خالت دارد ، محترم دار در آن طره عنبرشکنش در مقامي که به ياد لب او مي نوشند ، سفله آن مست که باشد خبر از خويشتنش عرض و مال از در ميخانه نشايد اندوخت ، هر که اين آب خورد رخت به دريا فکنش هر که ترسد ز ملال انده عشقش نه حلال ، سر ما و قدمش يا لب ما و دهنش
شعر حافظ همه بيت الغزل معرفت است
،
آفرين بر نفس دلکش و لطف سخنش
تعبیر:
شرم و کمرویی را کنار بگذار و احساس خود را با دوست در میان بگذار تا سوء تفاهم بر طرف شود. عشق و محبت را با سود و زیان مال و منال برابر ندان. عشق و محبت، پایدار و همیشگی است اما ثروت دنیا، ناپایدار است.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 49
روضه خلد برين خلوت درويشان است ، مايه محتشمي خدمت درويشان است گنج عزلت که طلسمات عجايب دارد ، فتح آن در نظر رحمت درويشان است قصر فردوس که رضوانش به درباني رفت ، منظري از چمن نزهت درويشان است آن چه زر مي شود از پرتو آن قلب سياه ، کيمياييست که در صحبت درويشان است آن که پيشش بنهد تاج تکبر خورشيد ، کبرياييست که در حشمت درويشان است دولتي را که نباشد غم از آسيب زوال ، بي تکلف بشنو دولت درويشان است خسروان قبله حاجات جهانند ولي ، سببش بندگي حضرت درويشان است روي مقصود که شاهان به دعا مي طلبند ، مظهرش آينه طلعت درويشان است از کران تا به کران لشکر ظلم است ولي ، از ازل تا به ابد فرصت درويشان است اي توانگر مفروش اين همه نخوت که تو را ، سر و زر در کنف همت درويشان است گنج قارون که فرو مي شود از قهر هنوز ، خوانده باشي که هم از غيرت درويشان است من غلام نظر آصف عهدم کو را ، صورت خواجگي و سيرت درويشان است
حافظ ار آب حيات ازلي مي خواهي
،
منبعش خاک در خلوت درويشان است
تعبیر:
فریب مال و منال دنیا را نخور و در پی آرزوهای دور و دراز نباش. با قناعت و سادگی زندگی کردن بهتر از زندگی ای است که هر روزش پر از سختی و غم است. تکبر و غرور را رها کن و با ایمان باش.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 247
صبا ز منزل جانان گذر دريغ مدار ، وز او به عاشق بي دل خبر دريغ مدار به شکر آن که شکفتي به کام بخت اي گل ، نسيم وصل ز مرغ سحر دريغ مدار حريف عشق تو بودم چو ماه نو بودي ، کنون که ماه تمامي نظر دريغ مدار جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است ، ز اهل معرفت اين مختصر دريغ مدار کنون که چشمه قند است لعل نوشينت ، سخن بگوي و ز طوطي شکر دريغ مدار مکارم تو به آفاق مي برد شاعر ، از او وظيفه و زاد سفر دريغ مدار چو ذکر خير طلب مي کني سخن اين است ، که در بهاي سخن سيم و زر دريغ مدار
غبار غم برود حال خوش شود حافظ
،
تو آب ديده از اين رهگذر دريغ مدار
تعبیر:
دنیا را سخت نگیر. همه ی کارها، راحت و آسان رو به راه می شود اما سعی و کوشش هم لازم است. بهتر است امیدوار باشی و با اراده ای محکم به راه خود ادامه دهی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 133
صوفي نهاد دام و سر حقه باز کرد ، بنياد مکر با فلک حقه باز کرد بازي چرخ بشکندش بيضه در کلاه ، زيرا که عرض شعبده با اهل راز کرد ساقي بيا که شاهد رعناي صوفيان ، ديگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد اين مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت ، و آهنگ بازگشت به راه حجاز کرد اي دل بيا که ما به پناه خدا رويم ، زان چه آستين کوته و دست دراز کرد صنعت مکن که هر که محبت نه راست باخت ، عشقش به روي دل در معني فراز کرد فردا که پيشگاه حقيقت شود پديد ، شرمنده ره روي که عمل بر مجاز کرد اي کبک خوش خرام کجا مي روي بايست ، غره مشو که گربه زاهد نماز کرد
حافظ مکن ملامت رندان که در ازل
،
ما را خدا ز زهد ريا بي نياز کرد
تعبیر:
با ریا و حیله به مقصود نخواهی رسید. سعی کن با مردم بی غل و غش و صادق باشی. حقیقت هرگز پنهان نمی ماند و حیله گر و دروغ گو سرانجام رسوا خواهند شد. دوستان را فریب نده. عشق بی ریای خود را نثار خانواده کن تا به آسایش و اطمینان برسی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 175
صبا به تهنيت پير مي فروش آمد ، که موسم طرب و عيش و ناز و نوش آمد هوا مسيح نفس گشت و باد نافه گشاي ، درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد تنور لاله چنان برفروخت باد بهار ، که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد به گوش هوش نيوش از من و به عشرت کوش ، که اين سخن سحر از هاتفم به گوش آمد ز فکر تفرقه بازآي تا شوي مجموع ، به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد ، چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد چه جاي صحبت نامحرم است مجلس انس ، سر پياله بپوشان که خرقه پوش آمد
ز خانقاه به ميخانه مي رود حافظ
،
مگر ز مستي زهد ريا به هوش آمد
تعبیر:
خودخواهی و تکبر را رها کن تا با کمک و مشورت دیگران به همه چیز برسی. نا محرمان و حسودان را شریک اسرار خود نگردان زیرا تو را دچار رنج و مصیبت خواهند کرد. روزگار روی خوش را به تو نشان خواهد داد.